~*~ مهر و ماه ~*~

~*~ مهر و ماه ~*~

باشد که مرور عاشقانه هایمان جلا بخش لحظه لحظه های با هم بودنمان باشد...
~*~ مهر و ماه ~*~

~*~ مهر و ماه ~*~

باشد که مرور عاشقانه هایمان جلا بخش لحظه لحظه های با هم بودنمان باشد...

راند آخر

مهتابم


          سلام 


چند روزی تلاطم های عجیب و غریبی این کشتی بی پناه رو بد جور به تخته سنگها کوبید ! چند روز مداوم و با بهانه های واهی که پشت سر هم جور میکرد نوسانات زیادی به همراه داشت که اگر هرکدوم در روزهای آغازین این بلا رو سرمون می آوردن بی گمان ما الان اینجایی که هستیم نبودیم ! بدون تردید بدون اغراق بدون تعصب ما پیشرفت کردیم ! با سیاستی که هر دومون پیش گرفتیم و اون درس و تجزیه تحلیل هر رفتار بعد از اتمامش بود امروز به حدی رسیدیم که میدونیم صبر و بردباری کلید این موفقیته !

خوشحالم ، خوشحالم که هر جایی که هر دو مون هم اگر کم میاریم دستی از غیب همراهمون میکنه مثل اون مثال زیبایی که زدی که گفتی پیغامی بعد از یکسال از کسی اومد که حتی در ذهن تو هم نبوده ....


آره مهتابم ...


دستی که ما رو کنار هم قرار داد ! دستی که دوستمون داره و من دوست داشتنش ایمان دارم و ایمانی که هر روز و هر مرحله نقشش رو پر رنگتر میبینم ...

دستی که از دیدن خاب من قبل از همه این رویا ها آغاز شد ... خابی که من و تو حتی تصور هم نمیکردیم که واقعیت داشته باشه یا بخواد تعبیر بشه ولی داره میشه ...


داره میشه و ای کاش جزئیات خوابم رو خودت با چشمات میدی که چطور عینی و زنده بود و دقیقا همونطور هم داره میشه ....


مهتاب جان ! نازنین من ...


شک نکن حتی در مخیله ات هم راه نده که تمام روح و روان من حتی ذره ای مال تو نباشه و اصلا بتونه که نباشه !

همونطور که قبلا گفته بودم اینبار هم میگم بهت که زندگی و تمام خواسته های من یک چهار چوب مشخص و تعریف شده داره !

من تمام خواسته های خودم رو میشناسم و تا مادامی که این خواسته های روحی و روانی من تامین بشه مطمئن باش که خلیلی در روند دوست داشتن من وارد نخواهد شد ! و البته این به این معنی نیست که اگر خدایی ناکرده من هر کدوم از این خواسته هام تامین نشه من به تو کمترین بی توجهی خواهم کرد ! منظور اینه که تمام خواستنها مشخصه و من نابترین و زیباترین و پاکترینش رو از جانب تو دارم .... پس من و نیازی به هیچ موضوع دیگه ای نیست ...

من تویی رو دارم که سالها حسرت کسی مثل تورو داشتم ! وقتی روز به روز به حسرتت نزدیک میشی اصلا آیا توان نگاه کردن به پیرامون رو داری ؟

من و تو بهای سختی برای این عشق پاک داریم پرداخت میکنیم ! بهایی که من و تو میفهمیم چه گزاف و جانسوزه ...


آیا این بها به رایگان باید از دست بره ؟

مهتابم با کمال میل برای تمام نوسانات روحیت صبر کردم و مطمئن باش که همچنان هم صبر میکنم حتی پر انرژی تر از روزهای نخست و محکمتر از اولین اتفاقات ...

همونطور که نشونت دادم و ثابت کردم بهت ... مهتاب از عشق بیکران خودن محروم نکن این تنها خواسته من و تنها امید منو تنها توشه من و تنها چیزیه که من و مستحکم تر از همیشه میکنه !


لازم میدوم برای تمام افکار و نوسانات روحیت احترام بذارم و باز هم بگم که مهتابم باور کن درک میکنم و تحمل میکنم ! با افتخار هم تحمل میکنم تا یادت بیفته که یچ موضوعی توان تزلزل در افکار و احساس من نمیتونه به وجود بیاره و رخنه ای ایجاد نخواهد شد ...


لازم میدونم تشکر کنم از اینهمه صبری که خودت داشتی اینهمه تلاشی که کردی تا زودتر برگردی ! از اینهمه عذابی که کشیدی برای اینکه باز هم در کنارم محکمتر از قبل باشی

تشکر کنم از دل پاکت که اینهمه عاشقه ، خسته شده ولی ذره ای از عشقش کم نشده ...


این چند روزی که تا شروع فصل جدید زندگیمون مونده و عملا و رسما از دنیای تنهایی ها به دنیای با هم بودنها و سر سپردن ها و متعلق بودنها کوچ میکنیم رو امیدوارم که با انرژی مضاعف و با توان و شادی سپری کنیم ....

این راند آخر خیلی دوست دارم که با خوشی تموم بشه تا با یک روحیه بالا بتونیم مشترکات رو به اشتراک بگذاریم ....


همیشه عاشقت .... امیر = مهر

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد