~*~ مهر و ماه ~*~

~*~ مهر و ماه ~*~

باشد که مرور عاشقانه هایمان جلا بخش لحظه لحظه های با هم بودنمان باشد...
~*~ مهر و ماه ~*~

~*~ مهر و ماه ~*~

باشد که مرور عاشقانه هایمان جلا بخش لحظه لحظه های با هم بودنمان باشد...

باز هم تو ...

امیرم...

دیگه خوب میدونی با تو شروع میشه

و با تو ادامه پیدا میکنه ...

از 9/9/90 دیگه چیزی برای پایان ادامه پیدا نکرده ...

و چه خوب تو این رو فهمیدی

و چه بد من هربار این رو فراموش میکنم

پستهای اخیر هردومون اینجا باقی میمونه برای روزهای بعد

روزهایی که دوباره دری رو روی احساسمون بسته دیدیم بدونیم پشت این در روزهای بهتری منتظرمون هست و کلیدش گذشت و طاقته ...

گذشت و طاقتی که درون تو به کمال نزدیکه و من هنوز سهم کمی ازش دارم.

امیرم...

صبوریه تو برای من دلگرمیه

تو پیچ و خم تمام بدبینیها و نفرتهایی که نمیدونم چرا و چطور تو وجود من ریشه دوونده صبر و امید تو پشتگرمیه من شده...

وقتی درونم متلاطم میشه تمام انرژیهای درونم به انتحار میره... دقیقا و فقط انتحار ...

نفرت در من به حدی رسیده که تا چیزی هرچند کوچیک اتفاق میفته باعث میشه درونم منقلب بشه و بخواد که ذره ذره خودمو نابود کنم ...

آره ذره ذره چون توان نابودیه به یکباره رو ندارم .

میدونم این حرفها تو رو رنج میده اما عزیزم چطور تو شخص اول من باشی و ندونی درون من چی میگذره ...

مدتی بود حالتهام رو به امید می رفت اما باز داره بدتر میشه. تو هیچ گناهی نداری که بمونی و تحمل کنی .

من با تمام عشقی که به خونوادم دارم و طاقت ندارم هیچ آسیبی بهشون برسه اما بخاطر یه روزهایی تو کودکیم نفرت عجیبی ازشون دارم . نفرتی که گاهی عجیب شعله میکشه ... 

اگر بگم این نفرت تبدیل به گردباد شده و داره تموم داشته هامو تو خودش نابود میکنه دروغ نگفتم . اونقدر به بیزاری از دنیا رسیدم که فقط میخوام اطرافیانم و از آزار حضورم راحت کنم . اونقدر از محبتهای زبونی بیزار شدم که دلم نمیخواد هیچ نگاه مهربونی به آدما داشته باشم . به جای عشق نفرت داره از درونم شعله میکشه . نمیدونم شاید نفرین شدم .

فقط میدونم حق تو این نیست .

حق تو آرامشه

عشقه

امید و آرزوه

ولی من نه تو وجودم آرامش دارم

نه امید

نه آرزو

فقط کورسوهایی از عشق هست که شدیدترینش مال توه و دوست داشتهاش برای اطرافیانم

با چیزهای خیلی سطحی به دنیا متصل موندم

تو همین اندازه انرژی مصون نگه داشتن خودت از گدازه های نفرت من و داشته باشی هنر زیادی داری !!! ازت توقع ندارم بمونی و این کوه نفرت و آب کنی .

تو گناهی نداری.

من تو این 2 سال بدتر شدم

علتش تو نیستی

علتش دنیاس

وقتی نعمت حضور تو هم برای من ثمر نداشت

تو سراپات دوست داشتن و عشقه تلاش و امیده اما من خالـــــــــــــــــــــــــــــــیه خالیم

هیچ ثمر و سودی ندارم

کاش جسارت خودکشی رو لا اقل داشتم

کاااااااااااااااااااااااش

اونقدر به اطراف نفرت میدم که چیزی جز نفرت نصیبم نمیشه

از تو متعجبم چطور تو هنوز انعکاس نفرتم نشدی ...................

حس میکنم پشت سرم همه در حال بد گفتنن

حس میکنم بدیهامو همه به بزرگترین شکل دارن میبینن

حس میکنم همه جلو با ترس و لرز خوبن و پشت سر از وجود و حضورم بیزارن

حس میکنم همونطور که من از همه متنفرم همه ازم متنفرنننننننننننننن

چراااااااااااااااااااااااااا چراااااااااااااااااااااااااااااااااا اینطور شدمممممممممممممممم

چرا تو فکر میکنی من از ظاهرم ناراضیم این من و عذاب میده

چرا فکر میکنی من خودم و زشت میدونم وقتی با حالتهای تظاهری میخوای خلاف اونچه فکر میکنی و به من بگی من متنفر میشمممممممممممممممم

از تو و از تلاشتتتتت

من دیگه حتی برای ظاهرم هم اهمیت قائل نیستم

چه تو بگی خوبه یا بگی بده.............

ته وجودم همونطور که یه زمانی از همه چیزم راضی بودم راضیم اما دیگه حسی برای بهتر شدن یا خوب به نظر رسیدن هم ندارممممممم

من کوه نفرتم امیر

تو حقت این نیست

گاهی فکر میکنم توم یه جایی از ازدواج با من پشیمون شدی

الان فقط داری خودتو راضی نگه میداری

بخاطر هزینه هایی که کردی و دیگه توان بازگشتش رو نداری باهام موندی

به خاطر سرشکسته نشدن جلو پدر مادر و فامیلت داری تحملم میکنی

این فکراااااااا من و دیوووووووووووووونه میکنههههههههههههههههه

امیر من هیچ وقت از دید بد خالی نمیشمممممممممم

هیچ وقت آرووووووووووووم نمیشممممممم

من به هیچ چیز از خواسته های دنیام نرسیدممممممم

به هیچ کدوم از تواناییهامممممممم پرو بال ندادممممممممم

من یک شکست خورده امممممممممممم

من هیچ ثوابیییییییییییی نکردم که تو که خوبی سر راه من قرار گرفتی


حتما تو گناه بزرگییییییییییییی کردی که خدا من و تو زندگیت گذاشتتتتتتت

دارم خفه میشممممممممممممممممم امیر

دارم خفهههههههههههههههه میشمممممممممممم

این درونهههههههههه منههههههههه

دیگه دارم مرز بین پوشوندن این درون داغون و بیرون به ظاهر موجه و گم میکنم

دیگه دارممممممممممممم بی پرده میشممممممممممم

امیر کاااااااااااااش میشد پاک بشممممممممممممم از زندگیتتتتتتتتتتتت

کاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااش


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد