~*~ مهر و ماه ~*~

~*~ مهر و ماه ~*~

باشد که مرور عاشقانه هایمان جلا بخش لحظه لحظه های با هم بودنمان باشد...
~*~ مهر و ماه ~*~

~*~ مهر و ماه ~*~

باشد که مرور عاشقانه هایمان جلا بخش لحظه لحظه های با هم بودنمان باشد...

تو همه چیز بودی ...


به مرز خفگی رسیدم و اینجا درد دل کردم

نه برای جلب ترحم یا اینکه زنگ بزنی و بهم بگی برام حرمت قائل شدی جوابمو ندادی!!

چرا نمیخوای قبول کنی اشتباه من از سر اشتباه تو بود؟

چرا خونواده هامون و قاطیه جریانات خودمون کردی؟

حالا برمیگردی میگی اگه جوابت و میدادم تارو پوددت از هم میگسیخت؟

تارو پودی دیگه برام نمونده

همش تو این مدت پنبه شده

من که دارم خودمو با اشک ازت خالی می کنم

چرا برمیگردی باز نیشتر میزنی؟

ما خیلی آگاه بودیم

خیلــــــــــــــــــــــــــــی

مشکلمون هم همین بود

چون دقیقا آگاه بودیم چه چیز خوب تیشه به ریشمون میزنه

وتو عصبانیت آگاهانه این تیشه رو درست سرجاش زدیم

الانم ریشه هامون قطع شده

من بخشش تو رو دیشب میخواستم

قبل له شدنم جلو خونوادت

الانم من و تنها بذار

بذار بمیرم که مرگ هزار بار بهتر از داشتن کسیه که فقط اشتباهات تو رو میبینه و اشتباهات خودشو نمیبینه

که برمیگرده و خنجرش و به رخم میکشه

امیر تو همه ی اون چیزی بودی که میخواستم

بوووووووووووووووووودی

الان یه کس دیگه ای

کسی که پدرو مادرت حتی ازت میترسن

هیچ نفوذی روت ندارن

من تنها با تو زیر یه سقف میترسم

بفهم میترسم

از تموم لایه های زیرین شخصیتت که من و ذره ذره داره به منجلاب شخصیتی میرسونه

از تهدیدات

از روی دیگه شخصیتت

من ازت میترسم

تنهام بذاااااااااااااار

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد