~*~ مهر و ماه ~*~

~*~ مهر و ماه ~*~

باشد که مرور عاشقانه هایمان جلا بخش لحظه لحظه های با هم بودنمان باشد...
~*~ مهر و ماه ~*~

~*~ مهر و ماه ~*~

باشد که مرور عاشقانه هایمان جلا بخش لحظه لحظه های با هم بودنمان باشد...

ماهی دیگر ...

همسرم ....


ماهی پر تلاطم رو پشت سر گذاشتیم


ماهی که گذشت با تو شروع شد و با تو تموم شد ! با اومدنم برای رسوندنت شروع شد و با شب یلدای خاطر انگیز تموم شد !


با دو خاطره بد برای هر دومون یا بهتره بگم با دو تا درس زندگی که اثرش هنوز روی قلب جفتمون هست !

اثری که شرمندمون کرد و تلنگری به هر دومون زد !

یادمون انداخ که ماله هم شدن شوخی و خنده نیست ! وقتی یا علی گفتی باید بگذری ! باید ببخشی ! باید کوتاه بیایی ! باید با لجبازی ها فاصله بگیری ! باید به یاد داشته باشی !


و هزارن باید دیگه ! 

نازنینم ! دو اتفاق که افتاد یادآور دوست داشتنهامون بود ! یاد آور این بود که من تو با احترام شروع کردیم و شعارمون احترام متقابل بود ! شعارمون حفظ حرمتها و حریمها بود ...


نازنینم ! مهتابم  ...


روزگار سخته !


روزگار فراز و نشیب داره !


من و تو تنها تکیه گاه های هم هستیم ! من و تو گردنه های بزرگی رو گذروندیم !

 

اینها باید حک بشه در ذهنمون ! من و تو حق لج بازی نداریم ! من و تو باید برای عذر خواهی از هم بعد از بروز بحران زودتر از اون یکی قدم برداریم !


اینها چیزهایی بود که هر جفتمون کوتاهی کردیم !

 

و اما ...


مهتابم ...


دوست دارم و تو میدونی !


دوستم داری و من میدونم ! 


هنوز رگه هایی از قدی زمان تجرد در وجود هر دومون هست ! من منکر نیستم و تو هم منکر نباش ! بیا با کمک هم این در وجود هم برای هم بکشیم ...


بگذریم از دو رویدادی که در رابطه با اون حرفها بسیار زدیم ...


بیشتر برای ثبت در لوح خونه مون نوشتم تا شاید در آینده به دردمون بخوره ! هرچند که امیدوارم هیچوقت بهش نیازی نداشته باشیم .


باز هم یک مناسبت دیگه رسید و باز هم یکی از آرزوهای دیگه مون رو خدا برامون برآورده کرد !


شب یلدا !


یلدایی که پارسال آرزوی امسال و داشتیم که در کنار هم باشیم !


یلدایی که زیبا ترین خاطره های من شد !


یلدایی که تا قبل از امسال خیلی برام مهم نبود ولی امسال عجیب برام مهم شده بود


چون من پارسال قول داده بودم ! چون دوتا بحران رو گذرونده بودیم ! احساس میکردم نیاز مبرم هست به اینکه این جشن رو برگذار کینم ! هرچند که یادمون رفت که عکسی به یادگار بندازیم ...


باز هم مهر مامان ! بازهم محبت آبجی باز هم داداش مجید ! و خواهر گلم ص ...


باز هم زحمتی که مامانم و آبجیم و تینا کوچولو و محمد کشیدن و منو همراهی کردن ...


از هدیه های مامان ممنونم ! از انگشتری که بابا داد و برام دنیا دنیا ارزش داره ! خصوصا که از انگشتشون درآوردن و دادن ...


تا آخرین روز عمرم ازش نگهداری خواهم کرد و به یادگار خواهم داشت ...


از همه و همه ممنونم . از تو که میدونم چه تلاشی میکردی ... از تمام زحماتی که خودت کشیدی ! از همه چی و همه کس ممنونم .


که اولین یلدامون شیرین ترین یلدا بود ..


                                           دوستت دارم بهترینم

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد