برای حرف زدن واژه ها همراهم نبودن ، کلمات خودشونو از من مخفی کردن !
عبارتها پر کشیدن ! بند ها از هم بریدند ...
برای حرف زدن ترانه ای یاورم نبود ! ترانه ای که بیانگر حرف و احساسم باشه ، بیانگر اون چه که من بتونم به تو چیزی از خودم به تو بفهمونم ...
رفتم سراغ عکسهام ! اونجا هم چیزی یافت نشد ...
الا این عکس که شاید تنها گوشه ای از دلتنگیم و به تو فقط نشون بده ...