~*~ مهر و ماه ~*~

~*~ مهر و ماه ~*~

باشد که مرور عاشقانه هایمان جلا بخش لحظه لحظه های با هم بودنمان باشد...
~*~ مهر و ماه ~*~

~*~ مهر و ماه ~*~

باشد که مرور عاشقانه هایمان جلا بخش لحظه لحظه های با هم بودنمان باشد...

بی همگان ...


بی همگان بسر شود بی تو بسر نمیشود           داغ تو دارد این دلم جای دگر نمیشود 


من ، اینجام ....


تکیه داده به سه کنج دیوار تنهاییم


نگاهم به دیوار یک رنگ و بی رنگ ...


حتی دیوار هم بوی تنهایی میده !


حتی طاقچه هم رنگ فاصله داره !


ترانه ها حرف دلم نیست ! نه شعر و نه حتی پشت قاب خالی پنجره ام !


دیگه فقط دستای تو هستن که میتونن من از این سه کنج بیرون بکشن ! فقط دستای تو !


دلم نگاه تورو میخود ! نگاهی که احساس کنم ! نگاهی که آتش به وجودم بزنه ! نگاهی که تن یخ زده هر جفتمونو آب کنه !


دلم یک دوستت دارم گفتن میخواد ! از دهان تو ! از زبان تو ! بدون هیچ واسطه ای ! بدور از خطوط حتی تلفن !


مهتاب زندگیم ! تو شاد بودی و من محزون !


تو خرم، میخرامیدی و من گوشه نشین کنج تنهایی !


تو میرقصیدی و من فرو رفته در خویش !


تو میخواندی و من گریه !


اما مثل همیشه در ورای همه این گوشه نشینی ها ! یک شوق ، یک امید ، یک سوی پر رنگ منو پر از زندگی میکنه !


هرچند تمام قلبم پر بود از تمنای تو ! تمنای وجودت ! تا گرما بخش محفل تنهاییم باشه ...


این روزها مثل روزهای گذشته ! باز هم اسمت بود و اسمت بود و اسمت !


تنها اسمت بود که منو تنها نذاشت ! تنها یادت بود که منو تنها نذاشت !


مثل همیشه ...


مهتاب من !


بدون تو زندگیم رنگ نداره ! بدون تو بویی نداره ! بدون تو روحی نداره !


گفتم این روی فرشته ست عجب یا بشر است


گفت این غیر فرشته ست و بشر هیچ مگوی


گفتم این چیست بگو زیر و زبر خواهم شد


گفت میباش چنین زیر و زبر هیچ مگوی


ای نشسته تو در این خانه پر نقش و خیال


خیز از این خانه برو رخت ببر هیچ مگوی






نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد